خيابان وبلاگستان فارسی ما ...
در خيابان وبلاگستان فارسی ما مدتی است هيچ کس در خط خودش حرکت نمی کنه ... همش داريم با دور و بری ها گفتگو می کنيم ... خيلی نزديک هم حرکت می کنيم ، اونقدر که سپر به سپر می کنيم و پياده می شيم و دعوا و داد و بيداد .... از اون طرف به عنوان ويزيتور هم با ديدن دعواها نچ نچی می کنيم ، اما ته دلمون انگار از ديدن دعوا و ترافيک اونقدرها هم ناراحت نيستيم ...
در خيابان وبلاگستان فارسی ما سطح بعضی دعواها، انتقادات و گفتگوها بالاتره ... بعضی هامون معتقديم قبل از تعويض مسير بايد آيينه اصلی ، آيينه بقل ، نيم فاصله ، شانه به عقب و مجددا آيينه اصلی را نگاه کرد... بعضی های ديگه ای از ما معتقديم می شه داخل هر ماشينی را نگاه کرد چون خود اون شخص ترجيح داده ماشينش را به خيابان عمومی وبلاگستان بياره ... و بعضی های ديگه ای از ما معتقديم با هر مناسبتی ، همه ماشينهای وبلاگستان بايد به رنگ و شکل اون مناسبت در بيان ( وصد البته موقع نوروز و سال نو، سبزه ها و گلچين سال گذشته روی ماشينها قرار داده بشه) ...
در خيابان وبلاگستان فارسی ما ، بوق (کامنت) نقش خيلی مهمی داره: خيلی ها معتقدند چون ماشين با بوق ساخته شده بايد حتما ازش استفاده کرد ... و البته فراوان استفاده می شه ... گاهی برای شادی و پشت کاروان عروسی يک مطلب خوب ... اکثرا هم برای نظر دادن در مورد رانندگی وبلاگ جلويی (بوووق يهنی اينکه چرا يواش می ری ... بوووووووووق يعنی اينکه هو! چرا اونجوری می ری) ...
پنج شنبه شبها ، خيابان وبلاگستان فارسی ما حال و هوای خودش را داره ... شماره ای (لينکی) می دهيم ... شماره ای می گيريم ... گپی می زنيم ... صدای نواری بلند می کنيم ... البته حق داريم ... جز خيابان وبلاگستان فارسی جای پر رونق ديگه ای فعلا برای اين کارها وجود نداره ...
ترافيک و رانندگی بد در خيابان وبلاگستان فارسی ما ، خيلی ها را خانه نشين کرده ... بعضیهامون چند روزی ماشينها را بيرون آورديم ولی ديديم در اين ترافيک به جايی نمی شه رسيد ... رانندگی در خيابان وبلاگستان فارسی فرهنگمون را هم عوض کرده ... دست فرمانمون در بين اين همه بوق و کامنت و گفتگو و دعواهای وبلاگی خوب شده ... خوب حال طرف را می گيريم ... خوب جا خالی می ديم ... بعضی هامون معتقديم پس رانندگی مون داره خوب می شه و بهتره به نقد و بوق و کامنت ادامه بديم ....
...
.... اما بچه ها راستی اصلا چرا اومده بوديم بيرون؟ .... قرار بود چی کار کنيم؟ ... ديالوگ و نقد و بوق و کامنت؟ ... قرار بود به کجا برسيم؟ ...
... بچه ها اصلا چرا اومده بوديم بيرون؟ ... ...