چرا دستگيری پژوهشگر و فيلسوف کشورمون را دنبال می کنيم؟ چرا حجاب و بد حجابی و هسته ای و غير هسته ای را پيگيری می کنيم؟ چرا اين مدتی را که در اينترنت چرخ می زنيم همش بازتاب و گويا و وبلاگ فارسی می خونيم؟... مگه قرار نبود اينجا شاهراه اطلاعاتی باشه و ميليونها موضوع ديگه دنيا را هم دنبال کنيم؟ ... آره ... باز هم مساله دغدغه است ، اما فکر کنم بالاخره جواب مساله "چگونگی پيدايش دغدغه ها" را بعد از چند هفته پيدا کردم.
ماجرا به يکی دو ماه پيش بر می گرده. عليرضا می پرسيد تو که نه پول و نه وقت پيگيری بازار سهام را داری آخه چرا دوست داری يک اکانت برای خريد و فروش سهام باز کنی؟ بيشتر که فکر می کردم ، تنها دليلم اين بود: داشتن حتی يک سرمايه کم در شرکتهای اونجا باعث می شه برای پيگيری خبرها و تحولات اونها يک دليل واقعی داشته باشی. (اگر جمعه از خوابت نزنی و ندونی گوگل قراره چه محصول جديدی داشته باشه، خيلی جدی سرمايه ات در خطره) ... پس فقط وقتی خبرهای شرکتهای اونجا را به طور واقعی پيگيری می کنی که يک چيزيت اونجا "گرو" باشه ... "گير" باشه ... (يا هر چيز ديگه ای معادل at stake)
پيدا شد! ... کليد اصلی صورت مساله "دغدغه" که هفته ها درگيرش بودم همين بود: تو چيزهايی را به عنوان دغدغه دنبال می کنی که يک چيزيت اونجا "گرو" و "گير" باشه. مسائل ايران را در هر جای دنيا که باشی دنبال می کنی چون گذشته ، حال و آينده خودت، خانواده ات و دوستانت در "گير" و "گرو" و at stake است ... مسائل جايی که هستی را دنبال می کنی (از پديده سرخپوستى شنوک آلبرتای پارسا تا انتخابات و احزاب سياسی تورنتوی ياسر) چون وضعيت زندگيت به اون بستگی داره ... يک ماه ديگه خبرهای تيم ملی و جام جهانی را دنبال می کنی چون روابط اجتماعی فعليت ، گذشته ات ، خاطراتت و هزار چيز ديگه ات در "گير" و "گرو" است ... .... .... و ميليونها دغدغه ديگه را پيگيری "نمی کنی" چون با پيگيری نکردن اونها چيزی را از دست نمی دی ...
اگر قبول کنيم که دغدغه ها عموما اينجوری به وجود می آن ، دو نتيجه هم می تونيم بگيريم (1) خودت را گول نزن و واقع بين باش: بعضی دغدغه ها را ، حتی اگر سعی هم بکنی ، تا وقتی چيزی در اونها "گير" و "گرو" داری نمی تونی رها کنی. به طور مشخص حتی اگه بگی "اه اين ايران را ولش کن بريم يک جای ديگه راحت زندگی کنیم"، تا وقتی (و به دليل اينکه) گذشته ، حال و آينده خودت، خانواده و دوستانت در "گير" و "گرو" است ، دغدغه ای به نام ايران ، فيلسوف هاش و هسته هاش هيچ وقت رهات نخواهند کرد. (2) اگر دوست داری دغدغه های جديد و دنياهای ديگه ای را تجربه کنی ، تا وقتی چيزی در اونجا "گير" و "گرو" نداشته باشی نمی تونی پيگيريشون کنی. هر موضوعی که می خواهی پيگيری کنی و هر اتفاق جديدی که می خواهی تجربه کنی يک جوری در اون خودت را "درگير" کن (سرمايه بگذار، پيشاپيش ثبت نام کن ، شبکه دوستانت را در اون زمينه گسترده تر کن ..) خلاصه چيزی را "گرو" و "گير" داشته باش ...
...
... بريم دستگيری و گويا و بازتاب و هسته ای و حجاب و بد حجابی را دنبال کنيم ... .... دغدغه های ما هستند ... چه بخواهيم چه نخواهيم ... از آلبرتا و تورنتو تا شيراز و تهران ... برای هميشه ...
...
از قديمها:
صورت مساله دغدغه ها
پيگيری آنلاين دغدغه ها