- 30
 - دوبی
 - شريف ، مهندسی کامپيوتر
 -مدیا سیتی دوبی
  


  ده نوشته برتر:

 -رابطه مهاجر و ايران
 -مانيفست مهاجرت
 -مقايسه کشورها
 -بنيامين
 -ای داد ای بيداد
 -چرا انقدر انگليسی
 -Push و Pull
 -باگهای زندگی


 
 
Hosted and Developed by



Stats provided by
        

  • اين نوشته بر خلاف هر چيزی که اين روزها در اينترنت می خونيد ربطی به معين پعين و انتخابات نداره (حالا سعی می کنم آخرهاش يک جوری ربطش بدم)... راجع به چيزیه که اين مدت زياد بهم گفته اند: "بابا اين شهر داغ شما که انگشت کوچيکه کشورهای X و Y هم نمی شه" ... پژمان عزيز هم اخيرا نوشته ای داشت راجع به همين دوبی و تم صحبتش همين بود ... ببينيد ... هر چند اون جمله کاملا درسته ، اما به نظر من يک استفاده ای ازش می شه که نتيجه گيری غلطی در مورد مهاجرت به دنبال داره. چون اينجا روی همه چيز بايد يک اسمی بگذاريم تا هيجان انگيزتر باشه ، اسم اين را هم می گذاريم قاطی کردن بحثهای "ميکرو" و "ماکرو" ...

    اين "ميکرو" و "ماکرو" همون هايی هستند که در کلمات microeconomics و macroeconomics استفاده شده اند. اين که اونها چی هستند را کم و بيش می دونيد اما من فقط با قسمت "ميکرو" و "ماکرو" اونها کار دارم: خطری که وجود داره اينه که در تصميم گيريهای زندگی تفاوت بين ميکروها و ماکروها را نديده بگيريم و فقط بر اساس يکی از اونها عمل کنيم : ببين ... مثلا اون جمله خيلی درسته که اينجا از خيلی از جاهای دنيا کوچکتره ... پژمان هم خيلی درست می گه که اينجا مثلا "آزادی بيان" وجود نداره يا از هنديها (و سلمان) زياد کار می کشند و اينها ... اما آزادی بيان ، زير ساختها و اينکه مثلا روزنامه های کشوری که قراره مدتی در اون زندگی کنی آزاد هستند يا نه يک بحث "ماکرو" محسوب می شه ... آره .... می تونيم ساعتها بشينيم و ببينيم مثلا چه کشوری آزادتر يا بسته تر از چه کشوریه ... اما واقعيت اينه که در نهايت مسائل دسته "ميکرو" هستند که مکان مهاجرت را انتخاب می کنند: تو به عنوان يک فرد می تونی در اون مدتی که در اون کشور هستی درس خوبی بخونی؟ ... کار خوبی داشته باشی؟ ... خانه خوبی داشته باشی؟ ... تفريح خوبی داشته باشی؟ ... سابقه خوبی برای آينده جمع کنی؟ ... راضی و خوشحال باشی؟ ...

    البته ما عموما به فکر کردن و بحثهای "ماکرو" علاقه بيشتری داريم ... همين انتخابات را ببين: بعد از سالها سرخوردگی و درجا زدن سياسی ، در حاليکه از لحاظ منطقی با روی کار آمدن هر کدوم از کانديداها مطلقا امکان پيشرفت يا پسرفت ناگهانی وجود نداره ، کل جامعه در گير بحث "سياست" به عنوان يکی از "ماکرو" ترين مسائل زندگی است ... چيزی راکه من در مورد لزوم صحبت از زندگی به جای تکرار بحثهای سياسی همه اين سالها نوشته بودم شايد بشه با "لزوم بحثهای ميکرو به جای ماکرو" بهتر توضيح داد: ببين شوخی نيست: صرفنظر از اينکه در طول تاريخ سرزمينمون چه کسی روی کار بوده ، ما در بين خودمون کارهايی می کنيم ، صحبتهايی می کنيم ، چيزهايی می خوريم و چيزهايی می خونيم که حتی خودمون هم از درستی شون مطمئن نيستيم ... تئوری ای برای درستی شون نداريم ... کی تا حالا برامون از ميکروها صحبت کرده؟ ... خور و خواب و خشم و شهوت ، به عنوان ميکرو ترين مسائل زندگی ، شغب و جهل و ظلمت است يا تنها راه رسيدن به هنر و علم و تعالی؟ ... ميکرو ترين يادگار تاريخی ما يعنی ادبيات ، حتی در وبلاگ بزرگی مثل معروفی عزيز در ميان ماکرو سياست گم شده ...

    ... مسائل ميکرو زيادی هست که تا حل نشده باشه ، حل مسائل ماکرو (مثل رئيس جمهور خوب داشتن) کمک زيادی به ما نخواهد کرد ...

    ... اين بار هم يا رای خواهيم داد يا نخواهيم داد ... اما حداقل بعدش بيايد کمی "ميکرو" فکر کنيم ...


  • 4
    خرداد
    1384



    © 2001 - 2010