Salman's Weblog
 
     
   
     [Jan 9, 2002]   [Dey 19, 1380]      
       
 
  • يك آمار جالب. از 23 ميليون خانواده امريكايي كه در سال گذشته كامپيوتر خريده اند ‚ 10 % آنها قبلا 3 دستگاه كامپيوتر يا بيشتر داشته اند. 16 % دو كامپيوتر و 38 % نيز يك كامپيوتر داشته اند.
    ( منبع : Wired )

  • چند روز پيش از غير سياسي شدن خودمون و طبيعي بودن اين قضيه نوشته بودم. در ادامه همين بحث ‚ خوبه كه قضيه برخورد جالب عماد الدين باقي و مرتضي مرديها بر سر روند حركت روزنامه جامعه را هم بشنويد. اگه يادتون باشه روزنامه جامعه يك رمان دنباله دار چاپ مي كرد به نام آتش و دود. عماد الدين باقي در مقاله اي انتقادي نسبت به روزنامه جامعه ‚ در مورد اين رمان مي نويسه : " اين رمان هيچ نوآوري ويژه اي ندارد و يك رمان كاملا معمولي است. " ... پاسخ مرتضي مرديها به اين انتقاد ‚ بسيار خوندني و جالبه :

    " به گمانم جامعه ما در اين بيست سال گذشته نو آوريهاي ويژه بسيار داشته است ... [ در ادامه ‚ توضيحاتي در مورد انقلاب ‚ جنگ ‚ اوج گيري روحيات حماسي و عرفاني مردم در اين بيست سال ميده و مي نويسه ] ... اما كثيري از همين مردم ‚ اينك كه به اين سابقه بيست ساله مي نگرند ‚ اين بيت حافظ از حافظه اش مي گذرد كه : < از قيل و قال مدرسه حالي دلم گرفت ‚ يك چند نيز خدمت معشوق و مي كنم > ... آدمي طرفه معجوني است. گاه از يكنواختي ابراز خستگي مي كند و دست به نو آوري مي زند و گاه هم از ويژگي و نو آوري ملول مي شود و به سوي امور معمولي مي گرايد. اينك اما چنين مي نمايد كه براي بسياري ‚ دور ‚ دور گرديدن گرد امور معمولي است : خوردن ‚ خفتن ‚ شوخي كردن ‚ پر گفتن ‚ عشق ورزيدن ‚ قهر كردن ‚ كتاب خواندن ‚ پرسه زدن ‚ اعتراض كردن ‚ ترسيدن ... يعني زندگي كردن. از قيل و قال بيست ساله مدرسه سياست بسياري از دلها گرفته است ‚ يك چند نيز بر آنند تا خدمت معشوق و مي كنند. لودگي نيست اين ‚ زندگي است ... از يك ديدگاه رمانتيك ‚ پيام دوم خرداد اين بود : بگذاريد زندگي كنيم ‚ به معمولي ترين معناي آن. "
  •    
           
     
       
           

         [Jan 8, 2002]   [Dey 18, 1380]      
           
     
  • امروز تهران به خاطر وزش باد واقعا هواي تميزي داره ... حيف كه امتحانات نزديكه و نمي شه يه گشتي زد.

  • نوار قديمي شهر قصه ( خاله سوسكه و اينها ... ) را در اين چهار قسمت مي تونيد بشنويد ... 1 و 2 و 3 و 4 ... ( از سايت newpersia.com )

  • پريروز بعد از اينكه در مورد سايت كاتالوگهاي Google و كاتالوگ Lego صحبت كردم ‚ يه سري به سايت اصلي Lego.com زدم و كلي اطلاعات بامزه پيدا كردم. ‌ Lego كه توسط مجله معتبر Fortune به عنوان اسباب بازي قرن برگزيده شده بيش از 60 سال است كه اسباب بازي محبوب بچه هاي دنيا است. شركت Lego كه يك شركت خصوصي دانماركي است ‚ در هر دقيقه 30000 قطعه لگو مي سازه ! در 60 سال گذشته 320 ميليارد قطعه Lego ساخته شده كه به طور متوسط به هر يك از 6 ميليارد جمعيت كره زمين 52 قطعه مي رسه ! 6 قطعه يك رنگ از قطعات معمولي ( 8 تايي ) Lego را ميشه به 102,981,500 طريق مختلف با هم تركيب كرد. و در آخر اينكه ‚ طبق محاسبه يك رياضيدان ‚ بچه هاي سراسر دنيا در هر سال 5,000,000,000 ساعت به بازي Lego مي پردازند !
  •    
           
     
       
           

         [Jan 6, 2002]   [Dey 16, 1380]      
           
     
  • در يك نظر سنجي از انگليسيها پرسيده اند كه اگه قرار باشه يك شخصيت از كل تاريخ را به عنوان مهمان كريسمس امسالتون انتخاب كنيد چه كسي رو انتخاب مي كنيد. اين افراد به عنوان 5 نفر اول انتخاب شده اند :
    Kylie Minogue, Robbie Williams, Madonna, Nicole Kidman و Brad Pit
    خود نويسنده خبر معتقده كه اين نشون ميده انگليسيها هم انسانهايي سطحي و dumb هستند.

  • من هم مثل خيلي از شما نه مي دونم جريان آقازاده ها به كجا رسيده ‚ نه حوصله دارم بفهمم دادگاه اين مفسد اقتصاديه كه ميگن با 60 تا از نماينده ها رابطه داشته به كجا رسيده ‚ نه اهميت مي دم كه رئيس قوه قضائيه ايرانيه يا مال جاي ديگه ... و دوره اين دعواها و سياست بازيها رو تموم شده مي دونم. ولي امروز يكي از دوستان مي گفت : " دادگاه اين يارو برگزار نمي شه و سازش كرده اند و اون نماينده هم داره آزاد مي شه و باز پشت پرده گفتگو كردند و به توافق رسيدند و ملت هم انگار چي چي اند و چي چي و چي چي ... "
    ... به نظر من حالا بر فرض هم كه چنين باشه ‚ ولي آيا حل و فصل مسائل بين اصلاح طلبان و محافظه كاران از طريق مذاكره پشت پرده ‚ لزوما كار بد و ناپسنديه ؟

    اكبر گنجي در يكي از آخرين نوشته هايش از زندان اوين ( اصلاح گري معمارانه صفحه 242 ) مي نويسه :
    " گفت و گوي محرمانه ‚ سازش ‚ چانه زني و ... مفاهيمي هستند كه در فضاي سياسي ما ‚ مذموم ‚ قبيح و بعضا خيانت تلقي مي شوند. اما در سياست چاره اي جز چانه زني و بده بستان وجود ندارد ... امروز سرنوشت جنگها را هم در پشت ميز مذاكره و از طريق گفت و گوي دشمنان سابق حل و فصل مي كنند ... جنبش اصلاحات بايد گفت و گو با مخالفانش را در صدر اولويتهاي خود قرار دهد. در پشت ميز مذاكره ‚ طرفين مطالبات خود را به صراحت بيان كرده و بر سر آن به چانه زني خواهند پرداخت. "

    نلسون ماندلا ( شخصيتي كه جهانيان او را به عنوان سمبل مقاومت در راه آزادي مي ستايند ) 5 سال آخر دوره زندان خود را به مذاكره و چانه زني مخفي با رژيم آپارتايد پرداخت. او مي گويد : " [ در سال 22 از 27 سال زندان ] تنهايي و تنها بودن [ در سلول ] به من آزادي مي داد و من تصميم گرفتم از آن براي انجام كاري كه مدتهاي مديد به آن فكر كرده بودم استفاده كنم يعني گفت و گو با دولت را شروع كنم. من به اين نتيجه رسيده بودم كه اكنون زماني رسيده كه مي توان از طريق مذاكره ‚ مبارزه را به جلو برد. اگر ما زودتر مذاكره را شروع نمي كرديم دو طرف به شب تيره جنگ ‚ خشونت ‚ ظلم و سركوب كشيده مي شدند. "
    ( راه دشوار آزادي صفحه 677 ) ...
  •    
           
     
       
           

         [Jan 5, 2002]   [Dey 15, 1380]      
           
     
  • سايت catalogs.google.com امكان جستجو و ديدن كاتالوگها و ژورنالهاي مختلف اسباب بازي ‚ جواهرات ‚ كامپيوتر و ... را فراهم مي كنه. ژورنالهاي lego و barbie و كلي ژورنال ديگه. ( فكرش رو بكنيد ... اين همه كاتالوگ رو scan كرده اند ‚ به text تبديل كرده اند ‚ كلماتش رو index كرده اند و ... )

  • اين روزها خيلي حوصله روزنامه خواندن نداريم ‚ از بحث سياسي ( مثل دو سه سال پيش ) لذت نمي بريم ‚ از سياست و سياسي بازي نا اميد شده ايم ‚ ... ممكن است فكر كنيم كه اينكه ما از سياست نا اميد شده ايم ‚ دانشجويان مثل قبل سياسي نيستند و تيراژ روزنامه هاي سياسي پائين آمده اتفاق بدي است . اما به نظر من وضع فعلي ما نسبت به سياست ‚ خيلي نرمال تر از وضع ملتهب دو سه سال پيش است ... در تمامي جوامع ‚ درصد علاقمندان به سياست درصد بسيار كمي است و وضعيت جامعه ما و خود ما نسبت به سياست در چند سال گذشته ‚ بيشتر به يك بيماري شبيه بود.

    مرتضي مرديها در مقاله اي در روزنامه نشاط 21/2/78 با نام " سياسي بودن براي سياسي نبودن "
    مي نويسه : در يك جامعه بسته مثل ما " راه براي فعاليت سياسي باز نيست اما راه گريز از آن هم بسته است. چون بر ورودي تمام حوزه هاي ديگر از فرهنگ تا اقتصاد و از هنر تا ورزش و حتي حوزه زندگي خصوصي قفل سياست خورده است. پس در سياست نمي توان باقي ماند و از آن هم البته نمي توان بيرون رفت و اين گونه براي سياسي نبودن راهي نمي ماند جز سياسي بودن " ... و در آخر توضيح مي ده كه اين سياسي بودن مردم ما گرچه در نظر بعضي نشان هشياري و حساسيت سياسي است ولي از نظر او اين تب نشانه يك بيماري است. ( اين نوشته ابراهيم نبوي هم به خوبي اين سياست زدگي ما را نقد مي كنه )
  •    
           
     
       
           

         [Jan 4, 2002]   [Dey 14, 1380]      
           
     
  • عليداد ؟ ... خلاء ؟ ... خداحافظ ؟ ... فكر مي كني باور مي كنيم سيب سرخ نيست و نابود شد ؟ ... هيچ شد ؟

    ... باور نمي كنيم و منتظر مي مانيم.
  •    
           
     
       
           

         [Jan 3, 2002]   [Dey 13, 1380]      
           
     
  • ديشب يكي از احساسي ترين شبهاي زندگيم بود ... دوست داشتم فقط احساسات قشنگم رو مزه مزه كنم ... بي خيال وبلاگ ... بي خيال امتحان ...

  • امروز عصر برنامه كودك تلويزيون كارتون تام و جري رو نشان مي داد. نكته جالبي كه در رابطه بين تام و جري وجود داشت اين بود كه با وجود اينكه هميشه با هم مشكل دارند و براي هم پاپوش درست مي كنند و دعوا و كتك و كتك كاري و اينا ... ولي وقتي مثلا مشكلي براي تام پيش اومد كه قادر به ادامه ماجرا نبود ‚ جري به كمكش رفت و نجاتش داد تا دوباره از اول بازي و دعوا و و كتك و كتك كاري ادامه داشته باشه ...
    به نظر من اگر در صحنه سياسي ايران ‚ تام محافظه كار و جري اصلاح طلب ‚ طبق همين كارتون عمل
    مي كردند و مي فهميدند كه لازمه وجود صحنه بازي ‚ بقاي هر دو شونه ‚ بن بست سياسي موجود حاصل
    نمي شد.

    مقاله جديد ابراهيم نبوي پذيرش همين اصل رو نشون مي ده : " دشمن همسايه خانه به خانه ماست. فرزندان ما با فرزندان او رفتاري دوستانه دارند ، ما به هم سلام مي‏كنيم و با هم دست مي‏دهيم. او با نفرت به ما نگاه نمي‏كند و ما هم با نفرت به او نگاه نمي‏كنيم. ما مي‏دانيم كه بخشي از حقيقت نيز نزد اوست. ما گاهي به شوخي او را سرزنش مي‏كنيم و گاهي او نيز با ما چنين مي‏كند. شايد اگر روزي بداند كه بلائي بر سر ما آمده اشكي نيز بريزد. اما هر دو مي‏دانيم كه با هم اختلاف نظر داريم. " ... مرتضي مرديها دو سال پيش ‚ زماني كه جري اصلاح طلب در اوج قدرت بود نوشت : " ممكن است كساني باشند كه از وارد آمدن اين همه ضربات پي در پي بر حريف خوشحال باشند ‚ اما اشتباه مي كنند. در هر رقابتي هميشه بايد براي حريف راه برون شو و خروج از بن بست باز گذاشت ‚ بويژه حريف توانايي كه استعداد هر كاري را دارد. " ... به نظر من با فتح مطلق مجلس ششم توسط جري اصلاح طلب ‚ تام محافظه كار احساس كرد كه انگار جري موشه جايي براي او در صحنه سياست قائل نيست و لذا پروژه حذف كامل جري را در دستور كار قرار داده است ...
  •    
           
     
       
           

         [Jan 1, 2002]   [Dey 11, 1380]      
           
     
  • مدتها بود دلم مي خواست چيزهايي رو توضيح بدم. اينكه چرا ليست سايتهاي همسايه ام مدتهاست دست نخورده مونده. اينكه چرا ترجيح مي دم در بحثها و جدلهاي بسيار داغي كه بين وبلاگها در مي گيره شركت نكنم. اينكه چرا در گفتگوهايي كه گاهي با email بين دوستان وبلاگ نويس در مي گيره شركت نمي كنم. اينكه چرا با پيشنهاد قرار حضوري براي آشنايي بيشتر بين دوستان وبلاگر خيلي موافق نيستم. اينكه چرا حتي هنوز عضو گروه وبلاگ نويسي فارسي yahoo نشده ام ... و خيلي توضيحات ديگه.

    نوشته امروز حسين درخشان عزيز و ديدي كه نسبت به آينده وبلاگهاي فارسي داره ( شبکه‌های کوچکی که به هم لينک می‌دهند،‌ به نوشته‌های هم عکس‌العمل نشان می‌دهند، با هم قرار گفتگو می‌گذارند و يا برای خودشان گروه يا کلوپ درست می‌کنند و با شبکه‌ها ديگر هم رابطه‌ دارند ) علاوه بر اينكه باعث تعجبم شد ‚ قلقلكم داد كه ديدي كه خودم از وبلاگ نويسي و گفتگوي بين وبلاگها و وبلاگ نويسها دارم را توضيح بدم. اما چون من هم مثل حسين عزيز ‚ به " طبيعي " بودن روند رشد پديده وبلاگ نويسي اعتقاد دارم ‚ و براي اينكه مبادا توضيح من باعث سوء تفاهم و نقض غرض بشه ‚ ترجيح دادم فقط متن يك email كه چند وقت پيش براي يكي از دوستان وبلاگ نويس نوشتم را در اينجا بيارم و مثل هميشه قضاوت و سير رويدادها را به تاريخ و طبيعت بسپاريم ...
  •    
           
     
       
           


      آرشيو    
           
     
    2002

    Jan 1 - Jan 10

    2001

    Dec 21 - Dec 31
    Dec 11- Dec 20
    Dec 1- Dec 10
    Nov 21 - Nov 30
    Nov 11 - Nov 20
    Nov 1 - Nov 10
    Oct 21 - Oct 31
    Oct 11 - Oct 20
    Oct 1 - Oct 10
    Sep 21 - Sep 30
    Sep 11 - Sep 20
    Sep 7 - Sep 10


    Back to Latest