Salman's Weblog
 
     
   
     [Dec 10, 2001]   [Azar 19, 1380]      
       
 
  • مثل اينكه اون تست هنر و تابلو نقاشي پريروز ( با اينكه نسبتا الكي بود و سؤالهاش كم بود ) مورد استقبال واقع شده ... اين هم يك تست جديد كه بهتون ميگه اخلاق و روحياتتون شبيه كدوم ميوه است. ( من " موز " بودم !! )

  • در شهر جلال آباد افغانستان يك فيلم ويدئويي از بن لادن پيدا كرده اند كه به نظر مي رسه اطلاعات خوبي مبني بر دست داشتن بن لادن در حمله هاي 11 سپتامبر داشته باشه. احتمالا هم ظرف يكي دو روز آينده اين فيلم براي همه نشان داده مي شه. خبر روزنامه واشنگتن پست در اين مورد.
  •    
           
     
       
           

         [Dec 9, 2001]   [Azar 18, 1380]      
           
     
  • ... .- .-.. -- .- -. .--- .- .-. .. .-. .. يعني " سلمان جريري " در كد Morse . شما هم اگه دوست داريد مي تونيد معادل كد مورس هر كلمه اي رو كه بخواهيد در اين صفحه پيدا كنيد.

  • مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي براي انحصاري كردن ISP ها ‚ براي اجرا به وزارت پست و تلگراف و تلفن ابلاغ شد .... به اين ميگن احترام گذاشتن به نظر متخصصين و مردم :- |‌
  •    
           
     
       
           

         [Dec 8, 2001]   [Azar 17, 1380]      
           
     
  • روحيات شما بيشتر شبيه كدام نقاشي و اثر هنريه ؟‌ به اين چند تا سؤال جواب بديد تا بفهميد. به من گفت روحياتم شبيه نقاشي The Scream اثر Edvard Munch هست ... ( ولي فكر كنم الكي ميگه !)

  • " فرهنگ غرب در خطوط اصلي آن ‚ دموكراسي ‚ ليبراليسم ‚ فردگرايي ‚ حقوق بشر ‚ سكسوئاليسم ‚ گريز از پايبندهاي آئيني خانوادگي و ... فرهنگ غرب نيست . فرهنگي است كه هر جامعه اي بسته يا باز ‚ دير يا زود به آن خواهد رسيد ; چرا كه باز شدن طومار آدمي مركب از طبع خواهنده و عقل ابزارساز علي الاصول به همين چشم اندازها مي رسد. غرب از قضا زودتر به اين وضعيت رسيده است. هر فرهنگ و قوم ديگري نيز مي توانست ( اگر بعضي علل معده ‚ چون آموزش ‚ زودتر برايشان مهيا مي شد ) پيش آهنگ اين راه باشد. به تعبير ديگر ريشه هاي هر فرهنگي ‚ از جمله فرهنگ غرب ‚ بسيار بيش از آنكه در عمق تاريخ و جغرافياي آن فرهنگ قرار داشته باشد ‚ در طبيعت انسان قرار دارد. منتها به موازاتي كه انسانها و جوامع در مسير آموزش و افسون زدايي پيش بروند ‚ بي ريشگي آنان در تاريخ و جغرافيا ‚ در زمين و زماني كه اشغال كرده اند ‚ و نيز ريشه داري مشترك و عميق آنان در ساخت طبيعي شان و مقتضيات آن ‚ خود آگاه تر مي شود. به همين دليل انسانها و جوامع آموخته و افسون زدوده بيشتر از ديگر جوامع به هم شبيه مي شوند. "

    نوشته فوق ‚ خلاصه و پشت جلد كتاب " دفاع از عقلانيت " نوشته " سيد مرتضي مرديها " ( يكي از اعضاي سردبيري روزنامه هاي جامعه ‚ توس ‚ نشاط ) است. مي خواستم نظر خودم در مورد غرب و فرهنگش رو براتون بنويسم اما اين نوشته را خيلي دقيق و به نظرات خودم نزديك ديدم. بطور خلاصه : " غلبه فرهنگي غرب نه به دليل ارزش آن است نه به دليل قدرت آن ... صرفا به اين دليل است كه با طبع بشر نزديكي بيشتري دارد. به همين دليل ماندني است و به همين دليل اصلا فرهنگ غرب نيست ... "
  •    
           
     
       
           

         [Dec 6, 2001]   [Azar 15, 1380]      
           
     
  • Steve Jobs رئيس شركت Apple گفته بود از اختراع كامپيوتر شخصي مهمتر خواهد بود. فرد ديگري گفته بود نحوه زندگي ‚ شهرها و نحوه تفكر را تغيير خواهد داد. Jobs همچنين گفته بود شهرهاي جديدي به خاطر اين اختراع بوجود خواهد آمد. يك سرمايه گذار براي اين اختراع بزرگترين سرمايه گذاري شخصي در تاريخ اين صنعت را انجام داده بود ( 38 ميليون دلار ) . رئيس Amazon.com گفته بود اين اختراع به راحتي فروش خواهد رفت و پيش بيني شده بود اين اختراع در سال اول فروش ‚ از همه شركتهاي تازه تاسيس شده در طول تاريخ فروش بيشتري خواهد داشت ... همه اين حرفها در مورد اختراعي است كه به مدت يك سال سري نگه داشته شده بود و 3 روز پيش رسما به مردم معرفي شد ( 1 و 2 ) . اين وسيله جديد چيزي نيست جز يك روروك ! ... يك وسيله نقليه شخصي براي فواصل كوتاه ‚ با دو چرخ ‚ شبيه ماشين چمن زن ‚ يك نفره ‚ با سرعت 20 كيلومتر در ساعت ( 3 برابر سرعت يك شخص پياده ) . مخترعش گفته كه همونجور كه ماشين جايگزين اسب شد ‚ اين اختراع ( با نام segway كه در طول يك سال اخير با اسامي ginger و IT ازش صحبت مي شد ) جايگزين ماشينهاي سواري خواهد شد.

    البته اون همه صحبت در مورد اين روروك شايد زياد بوده و segway سه هزار دلاري كه هنوز تا اومدن رسميش به بازار يك سالي باقي مونده ‚ به اين راحتيها نمي تونه جايگزين ماشين بشه. ولي نكات جالبي هم در اين وسيله وجود داره. مهمترينش اينه كه نحوه حركت كردنش دقيقا به اراده شخص بستگي داره. اگه قصد راه افتادن داشتيد شروع به حركت مي كنه و به محض اينكه دوست داشتيد توقف كنيد مي ايسته. همه اينها با يك sensor كه در هر ثانيه 100 بار مركز ثقل بدن رو اندازه مي گيره انجام ميشه. ( سايت رسميشون segway.com اطلاعات و عكسهاي جالبي داره. همچنين سايت HowStuffWorks.com هم به طور دقيق نحوه كار segway رو شرح داده. )
  •    
           
     
       
           

         [Dec 5, 2001]   [Azar 14, 1380]      
           
     
  • يه كاري رو كه چند وقت بود تو فكرش بودم شروع كردم و اون اضافه كردن ليست تمام غزلهاي حافظ به open direcotry ( و به طور اتوماتيك Google و بقيه سايتهايي كه از dmoz استفاده مي كنند ) است. اضافه كردن لينك وب لاگهاي فارسي هم كار بعديه كه بايد در dmoz انجام بدم. شما رو هم در جريان پيشرفت كارها قرار خواهم داد. فقط دعا كنيد وقتش رو زودتر پيدا كنم. ( راستي كسي از شما هنوز براي editor شدن در dmoz درخواست نداده؟ كارهاي خيلي زيادي اونجا مونده كه به كمك همه شما احتياج داره. اگه در مورد dmoz چيزي نمي دونيد از قسمت آرشيو نوشته 11 نوامبر رو بخونيد )‌

  • مشكل ما با غرب چيه‌؟‌ چرا پيشاپيش مطمئن هستيم هر كاري كه غرب انجام ميده لزوما بده؟‌ چرا تمامي مداخلات امريكا ( سمبل غرب ) در امور دنيا رو پيشاپيش بد مي دونيم؟‌ چرا اگه امريكا بياد و با يك پيمان ‚ جنگ چند ساله در بوسني رو خاتمه بده ما هنوز به ديده ترديد در اين كار نگاه مي كنيم؟ چرا حتي اگه نتيجه
    ( و نه هدف ) حمله امريكا به افغانستان ‚ رهايي از شر طالبان باشه ما باز با اين كارش مشكل داريم؟ چرا اگه يه ديوانه اي ( هر كي ) 5000 تا امريكايي رو در عرض يك ساعت بكشه ته دلمون خنك هم ميشه؟ ...

    اصلا از روابط بين الملل بيرون بيايم ... فرهنگ غرب ... چرا ما با فرهنگ غرب مشكل داريم؟ ( فرهنگ به معناي عام كه علم و دين و فرديت و حقوق بشر رو در بر مي گيره ) چرا فكر مي كنيم دانشمندان غرب با هنرمندانشون با سياستمدارانشون فرق دارند؟‌ مگه دانشمندان و نخبگانشون داراي يك فرهنگ ديگه هستند؟ دقت كرديد اخبار تلويزيون ايران هميشه در مورد پيشرفتهاي علمي خيلي كلي صحبت مي كنه : " .... محققان اين كار رو كردند ... دانشمندان پي برده اند كه ... " اينها مگه كشور ندارند؟‌ هزينه تحقيقاتشون رو از جيب پدرهاشون تامين مي كنند يا دولتشون براي علم ارزش قائله و سرمايه گذاري مي كنه ؟ چرا فكر مي كنيم محصولات غرب ( تكنولوژي ‚ علم ‚ هنر ‚ سينما ‚ مفاهيم مدرن ‚ سياستهاي جهاني ) محصول كارخانه هاي مختلفي هستند و ميشه بعضي هاشون رو خواست و به بعضي هاشون بي تفاوت بود؟

    تمامي اين رفتارهاي ما هم " دليل " داره و هم " علت " ... دلايل و علل خيلي پيچيده تاريخي ‚ اجتماعي ‚ فكري ... اين نوع نگاه در بين همه متفكران و انديشمندان ايراني ‚ داخل و خارج ‚ اصلاح طلب و محافظه كار ‚ قديم و جديد ‚ كم و بيش مشتركه. يك استثنا جالب و يك كتاب مهم كه در وسط دعواهاي روزمره سياسي ايران حتي نامي هم از اون برده نشد رو فردا براتون خواهم نوشت.
  •    
           
     
       
           

         [Dec 4, 2001]   [Azar 13, 1380]      
           
     
  • نمي دونم در بين اطرافيان شما هنوز طرفدار متعصب آقاي خاتمي پيدا مي شه يا نه ( شايدم خودتون هنوز يك خاتمي چي دو آتشه هستيد ؟!‌) يكي از اطرافيان خوب من چنين آدميه و ما هميشه با هم بحثهاي زيادي بر سر عملكرد خاتمي و اصلاحات و اينجور چيزها داريم ( در حقيقت " داشتيم " چون اخيرا خيلي حوصله بحث سياسي داخلي ندارم ) ... ديشب اين دوست خوبم روزنامه رو با يه شور و شوق زيادي آورده بود و با هيجان مي گفت : " ديدي نماينده ها نامه داده اند و از وضع بد زندانيان شكايت كرده اند و براي اولين بار اسم نهضت [...] رو آورده اند و اصلاحات ادامه داره و چه و چه و چه " ... پاسخ من اين بود كه بله ... خيلي هم خوبه ... اگه واقعا اصلاحات مورد نظر شماها اين بودش كه كلي آدم در زندان باشند و ما دلمون خوش باشه كه نماينده ها نامه مي نويسن راجع بهشون ... باشه ... قبوله ... اصلاحات شكست نخورده ... ولي به نظرم اصلاحات مورد خواست مردم خيلي بالاتر از اين چيزها بود :

    " ... اينها همه در مسمع و منظر عزيزي است [ خاتمي ] كه آمده است تا بساط تبعيض را بر چيند و بناي تزوير را فرو ريزد و بر حقوق ضايع شده اين قوم انگشت تاكيد نهد ‚ حرمت انسان را به انسان ايراني باز گرداند و حق را برتر از تكليف بنشاند و تحقيق را بر تقليد فزوني بخشد و انحصار و عصبيت را به كثرت تبديل كند و جريان آزاد اطلاعات را سهولت بخشد و عادلانه در را به سوي آزادي بگشايد و آزادي را محدود به عدالت كند و گلوي استبداد را بفشرد و خودكامگي ديني را گردن بزند و دين را از تفسير رسمي دين جدا كند ‚ و حق ويژه براي هيچ طائفه اي باقي نگذارد ‚ و دولت و رهبر را مكلف و مهياي پاسخگويي به مردم كند و سرپنجه بلفضولان و ربايندگان حقوق مردم را بشكند ‚ و قضا را نه آلت قدرت كه خادم عدالت كند ‚ و نهادها و حزبها و شخصيتهاي حقوقي را رواج و وسعت و عزت بخشد و ورنه هاي سنگين شخصيتها را كه حاجب قانون و هادم آدميانند بفشارد و بتراشد ‚ و ناقدان را عزيزتر از منقدان بدارد و تماشاگري را به بازيگري در عرصه سياست بدل كند ‚ و خرد را بشوراند و شور بي خردانه را فرو بنشاند ‚ و حق عقل را در كنار حق عشق بدهد ‚ و گوهر دين را كه اخلاق است آفتابي كند ‚ و مديريت علمي را به جاي مديريت غير علمي بنشاند و قانون را جانشين ميل و فرمان اين و آن كند و به خلقي است كه ديري است جفا ديده ‚ اين بار درس وفا بدهد ... " ( نامه دكتر سروش به خاتمي ‚ آذر 77 )
  •    
           
     
       
           

         [Dec 3, 2001]   [Azar 12, 1380]      
           
     
  • اشك مصنوعي ... و اشك طبيعي ...
  •    
           
     
       
           

         [Dec 2, 2001]   [Azar 11, 1380]      
           
     
  • moodstats برنامه اي است كه مي تونيد حالات روزانه خودتون در طول روز رو بهش بديد و بعد از يه مدت نموداري از وضعيت روحي خودتون پيدا كنيد. همچنين امكان share كردن اون رو با ساير دوستانتون و با سرور اصلي داريد . ( من خودم download و استفاده نكردم ولي داشتن امكان ثبت و بررسي بعدي mood و حالات روحيم از چيزهايي بوده كه هميشه دوست داشتم امكانش رو داشته باشم ... دوستام ديده اند كه من يه جدولي دارم كه از 3 سال پيش تا به حال تمامي روزهايي كه سردرد داشتم يا حالم چندان خوب نبوده رو در اون ثبت كرده ام !‌)

  • يه گزارش جالب از مجله اشپيگل در مورد زندگي و سابقه تروريستهاي گروه القاعده در آلمان ‚ قبل از انجام عمليات 11 سپتامبر ... ( جالبه كه با وجود اين همه گزارش و مدرك ( مثل اون مداركي كه چند روز پيش نوشتم كه توسط انگليس منتشر شده ) هنوز هم عده اي هستند كه ميگن از كجا معلوم بن لادن و گروهش مسؤول عمليات 11 سپتامبر بوده اند ؟!!‌ )
  •    
           
     
       
           

         [Dec 1, 2001]   [Azar 10, 1380]      
           
     
  • يك عكس از يه سرباز امريكايي در افغانستان در كنار يك سري نوشته كه بعضي هاشون خيلي جالبه ... همچنين يك نمودار گرافيكي از غارهايي كه تصور ميره بن لادن و گروهش در اون مخفي هستند.

  • عباس عبدي در مقاله اي در نوروز پيشنهاد كناره گيري اصلاح طلبان حكومتي رو مطرح كرده. نمي دونم اين نظر رو آقاي عبدي هنگام تصميم گيري خاتمي براي نامزدي دوره دوم هم داشته اند يا نه. ولي اين جمله امروز ايشون نظر خيلي از كساني بود كه در اون موقع مخالف نامزدي مجدد آقاي خاتمي بودند : " راي مردم به آنان ( اطلاح طلبان ) به معناي برقراري پيماني محكم است و تعهد به اين پيمان مستلزم انجام برنامه هاست و نمي توانند بدون انجام آنها در مسند مسئوليت باقي بمانند "
  •    
           
     
       
           


      آرشيو    
           
     
    2002

    Jan 1 - Jan 10

    2001

    Dec 21 - Dec 31
    Dec 11 - Dec 20
    Dec 1- Dec 10
    Nov 21 - Nov 30
    Nov 11 - Nov 20
    Nov 1 - Nov 10
    Oct 21 - Oct 31
    Oct 11 - Oct 20
    Oct 1 - Oct 10
    Sep 21 - Sep 30
    Sep 11 - Sep 20
    Sep 7 - Sep 10


    Back to Latest