|
|
|
[ Jun 30, 2003 ] [ Tir
9, 1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
« ... گرفتاريها و فكراي
كاري و بي ماشيني ! ... »
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Jun 23, 2003 ] [ Tir 2,
1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
زندگی مي تونه اينجوري هم باشه
كه صبح با ماشين بري بيرون و شب در حاليكه از اون ماشين فقط پلاكش دستته برگردي
خونه !! .... ( البته اونقدرها هم تصادف بدجوري نبود و بالاخره درست مي شه ...
:-) ...
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Jun 22, 2003 ] [ Tir 1,
1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
اجلاس داوس معروف ( World Economic
Forum ) با پاي خودش
بياد به خاورميانه ... آدمهاي معتبر سياسي و تجاري همه كشورهاي منطقه و
دنيا هم
بيان اونجا ... اونوقت از ايران هيچ كس در اين اجلاس نباشه ... به كجا قراره
برسيم؟ ...
به طور متوسط هزينه برگزاري يك مراسم
عروسي در امريكا 22 هزار دلاره ! ... ( منبع : New Yorker, April 21 )
راستي چرا بلندترين شب سال اتفاق مهميه
اما بلندترين روز سال رو هيچ كس تحويل نمي گيره؟
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Jun 21, 2003 ] [ Khordad 31, 1382
] |
|
|
|
|
|
|
|
|
دير وقته و همه جا ساكته ... ولي از
خونه يكي از همسايه ها صداي بازي تخته نرد مي آد ... احتمالا كسي حوصله اش سر
رفته بوده و به دوستش يا همسرش يا فرزندش پيشنهاد بازي داده و اونم قبول كرده
... براي من و كامپيوترم اين واقعه يك نكته جالب داشت : ممكنه توي كامپيوتر
من و شما هم هزاران بازي كامپيوتري يك نفره و دونفره و غيره وجود داشته باشه
ولي اين كامپيوتر و تكنولوژي زبون نفهم هيچ وقت به كسي پيشنهاد بازي نمي ده
... و خود آدم هم شايد خيلي بعيد باشه كه نصفه شبي با اين جسم زبون نفهم بي
احساس بخواد تخته نرد بازي كنه ...
داشتن اين « احساس انساني » و Social بودن در دنياي اينترنت
يكي از تفاوتهاي سايتها ‚ وبلاگها و بيزنسهاي موفق با معادلهاي ناموفقشونه
... مساله را اينجوري ببينيد : سايتها ابتدا مثل بروشورهاي آنلاين بودند ...
همون عكس و توضيح محصولات و غيره. اما اگه از يك سايت چيزي بيش از يك بروشور
ديديد ( مثلا بخش اخبار شركت يا پشتيباني آنلاين ) اون سايت از يك بروشور با
احساس تر و موفق تره ( يا Welcome to اول خيلي از سايتهاي معتبر يا وجود ساعت
توي يك سايت ) ... اما به مرور سايتها هم مثل هم شدند. اينكه آخرين اخبار رويتر
را توي يك سايت ببينيد شايد در قديم خصلت انساني اون سايت را
با منتقل كردن خبر چند دقيقه پيش بالا مي برد اما وقتي كه « همه »
سايتها اون رو دارند بحث كهنه و بي احساسي مي شه ... وبلاگها متولد مي شن كه
يك انسان Social پشت اون نشسته ... وبلاگها محبوب مي شن و رشد مي كنند اما اتفاق
بدي افتاد : اون خصلت انساني اوليه كه از وبلاگها توقع بود به مرور محو شد :
وبلاگها شدند مكاني كه كسي هر روز مثل يك ماشين مطالبي عمدتا در يك زمينه خاص
مي نويسه ... اون « احساس انساني » ديگه در وبلاگها ديده نشد و
شايد همين يكي از عوامل فرو نشستن تب وبلاگ و وبلاگ نويسي باشه ...
... به نظرم « كامپيوترها » حالا حالا ها با احساس نخواهند شد و
همين جوري زبون نفهم باقي مي مونند اما اينترنت بنا به تعريفش
با تغيير قالبهاي محتوا و ارتباط ‚ انساني و Social باقي خواهد ماند ...
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|