- 30
 - دوبی
 - شريف ، مهندسی کامپيوتر
 -مدیا سیتی دوبی
  


 
 
Hosted and Developed by



Stats provided by
        
 

اينترنت ايرانی - پرده چهارم: ورود سرمايه ها


رخدادهای زيادی در تاريخ اينترنت ايرانی می توانند به عنوان پرده های اوليه داستان معرفی شوند. (پرده اول: BBS وNewsgroup، پرده دوم: سايتهای کوچک، پرده سوم: وبلاگها). اتفاقات هفته های اخير نشانه شروع پرده جديدی از داستان اينترنت ايرانی است.

اتفاق اول: baztab.com درآمد خود را علنی می کند.
در 13 تير ماه، سايت بازتاب درآمد خود را از تبليغات آنلاين در سالهای اخير اعلام کرد. 40 هزار دلار درآمد آگهی در سال 2005، با هر استاندارد مقايسه، رقم قابل توجهی است. اين اعلام که به راحتی می تواند نقطه عطف پرده چهارم اينترنت ايرانی قلمداد شود، به اين افسانه که "آگهی اينترنتی در ايران پذيرفته نشده است" پايان داد. (هر چند با توجه به ترافيک بسيار بالای سايت بازتاب، 40 هزار دلار تا مدتی "سقف" و نه "معيار" درآمد آگهی آنلاين در ايران خواهد بود)

اتفاق دوم: راديو زمانه متولد می شود.
از راديو زمانه، به مديريت سيبستان عزيز، در هفته های آينده بسيار خواهيم شنيد. هر چند رسانه راديو به طور مستقيم ارتباطی به اينترنت ايرانی ندارد، اما به يک دليل مهم می تواند نقطه عطف پرده چهارم داستان ما باشد: اگر راديو زمانه حاضر و مايل به سرمايه گزاری (و نه فقط "استفاده" از سرمايه) وبلاگهای فارسی باشد، می تواند به يک معيار برای سنجش ارزش محتوای وبلاگها و وبلاگ نويسهای ايرانی تبديل شود.

اتفاق سوم: آرياگستر استراتژی خود را علنی می کند.
در 12 خرداد، مدير آرياگستر، شرکت مادر پرشين بلاگ، استراتژی گروه سايتهای آرياگستر را در مصاحبه ای شرح می دهد. هدف: گسترش 25 سايت فعلی به 100 سايت در دو سال آينده از طريق خريد و گسترش شرکتها و سايتهای موفق. در همين مصاحبه عنوان می شود که درآمد فعلی اين سايتها در حدود درآمد baztab.com اما با هزينه هايی بالاتر است.

اتفاق چهارم: Iran.com به آرامی شکل می گيرد
Iran.com ، يکی از مهمترين دامنه های اينترنت ايرانی (که در سال 2003 توسط صاحب دامنه، غير قابل فروش و برای اجاره ماهيانه 5000 دلار عرضه می شده)، به آرامی در حال گسترش است. گروهی، از جمله شرکت ايرانی قاصدک، به عنوان شرکتهای همکار در اين سرمايه گزاری با شرکت iran-inc.com همکاری می کنند.



گوهر پرده چهارم داستان اينترنت ايرانی"سرمايه" است. بازيگران پرده دوم عموما يکی دو نفر، يکی دو سرور و يکی دو قابليت بودند. اما بازيگران پرده چهارم اينترنت ايرانی بر خلاف نمونه های پرده دوم (مثلا سايت بسيار محبوب ولی ناکام IranAsp.net) با سرمايه بيشتر و با هدف زمانی طولانی تری وارد اين داستان شده اند.

کلمات کليدی مربوط به سرمايه (خريد، فروش، ارزش گزاری، ريسک، شراکت و ...) گروه واژگان پرده چهارم اينترنت ايرانی را شکل خواهند داد. مفاهيم پيشرفته تر بازار سرمايه، موتور محرک اين پرده از داستان خواهند بود: مثلا مفهوم market به واقعی ترين شکل خودش استفاده و معرفی می شه: baztab.com ها مارکتی برای تبليغات، راديو زمانه ها مارکتی برای وبلاگ نويسها، آريا گسترها مارکتی برای شرکتهای کوچک و iran.com ها مارکتی برای ريسک در اينترنت ايرانی ايجاد خواهند کرد.


استراتژی بازيگران پرده چهارم اينترنت ايرانی در هفته ها و ماههای آينده بر همه ما تاثير خواهد گذاشت. به عنوان بازديد کننده baztab.com های بهتر و حرفه ای تری خواهيم ديد؛ به عنوان وبلاگ نويس و صاحب محتوا، راديو زمانه ها ارزشی بيرونی و قابل سنجش به نوشته هايمان خواهند داد و به عنوان صاحبان سايتهای پرده دوم (صبحانه ها، هفتان ها، ملکوتها و پندارها) به استراتژی جديدی در برابر آرياگسترها و چگونگی برخورد با مقوله سرمايه، احتياج خواهيم داشت.


پرده چهارم اينترنت ايرانی در حال شکل گيری است. مشتاقانه به نظاره اش می نشينيم ...


9
مرداد
1385



 

چهار کليد


کيبرد کامپيوتر کليدهای زيادی داره. من هر چی که در زندگيم دارم مديون چهار کليد از اونهاست:

Alt + Tab:
پريدن از يک برنامه به برنامه بعدی موقع کار همزمان با چند برنامه.
Ctrl+C و Ctrl+V:
برداشتن متن از يک قسمت و استفاده در قسمت ديگه. (Copy/Paste)
Ctrl+Z:
بازگشت به آخرين کاری که داشتی انجام می دادی. (Undo)
Ctrl و کليدهای چپ و راست:
پريدن از روی کلمات. به جای اينکه موقع اديت حرف حرف از روی متن عبور کنی کلمه کلمه عبور کن.


اينکه می گم" مديون" اصلا اغراق نيست. حتی گاهی فکر می کنم اين کليدها (به ترتيب) باهام صحبت می کنند: تو وقت نداری و بايد روی خيلی از چيزها کار کنی و بهترين باشی ... تو بايد از تجربيات ديگران و از داشته های خودت استفاده کنی ... تو حق داری اشتباه کنی ... سريع باش ...


ماوس را بگذار کنار و سعی کن با اين چهار کليد راحت باشی. تو هم به اونها مديون خواهی شد ...


7
مرداد
1385



 


6
مرداد
1385



 

پراکنده ها


Google Maps: درسته که انگار مدتی است عکسهای ماهواره ای شهرهای مهم ايران در Google Earth موجود بوده، اما اضافه شدنش به Google Maps در چند هفته اخير اتفاق جديدی بوده. آدمهای نوستالژيک مهاجر! اصلا طرفش نرويد. من دو سه روزی مثل ديوانه ها از خونه تهرانمون شروع کردم ديد زدن جاهای مختلف. بينهايت نوستالژيک و ديوانه کننده است. اصلا طرفش نرويد.

لبنان: تاريخ برای لبنان دو بار تکرار می شه. بار اول به صورت تراژدی. بار دوم هم به صورت تراژدی.

دوبی انگلستان: شهر Blackpool انگلستان قراره مجموعه و هتلی به سبک دوبی و برج العرب بسازه. جناب نويسنده معتقده "Dubai is the 21st-century playground of the newly rich" و اين شهر دوست داره شبيه اون بشه. (منبع)

ميوه: يک نفر از شما نبايد به من می گفت: سلمان! قبل از اينکه قرص ويتامين بخوری يک مدت چيز ميز خوردنت را درست کن. من در دو سال گذشته به اندازه 10 تا دونه هم ميوه نخوردم. دارم جبران می کنم.

Davos جواد: داوس ديگه جواد شده. محل جمع شدن آدمهای مهم فقط Sun Valley. هر سال اين موقع ها 200 تا آدم مهم با جت های شخصی و خانواده هاشون يک هفته در يک جای تريپ ييلاقی بدون خبرنگارها دور هم جمع می شوند و گپ می زنند و شرکت می خرند و شرکت می فروشند. (از جمله مهمانهای امسال CEO های گوگل و eBay و مايکروسافت و YouTube بوده اند). ثروت 18 ميلياردر از 200 مهمان امسال به اندازه کل درآمد سرانه مردم 170 کشور دنيا بوده! ... (منبع)

Update:
خوب، مثل اينکه ماجرای ميوه بارها بهم گفته شده بوده و من توجه نمی کردم. معذرت ... :">

"soop bokhor va abe mive kheiliiiiiiiiiiiii bokhor ke nayofti bashe??"

"bad ye vaght in vasata chize salemi too maye haye mive ii shiri, paniri masti, chizi nakhoria dirtar mimiriiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii"

"take care o khabare mive haro bede be man"


1
مرداد
1385



 

گوسفند فروشی آنلاين (TheSheepMarket.com): ده هزار نقاشی از گوسفندهايی که همه به سمت چپ نگاه می کنند.

Amazon.com سرويسی داره به نام Mechanical Turk (البته دعا می کنيم سايت آمازون به دليل اين نام گذاری تعطيل نشه). می دونيد انجام خيلی از کارهايی که برای انسان خيلی ساده است، مثلا پردازش تصوير، برای کامپيوترها فعلا پيچيده است. سرويس Mechanical Turk کمک می کنه که شرکتها راحتتر اين تيپ کارهاشون را به آدمها محول کنند. حالا اون سايت گوسفند فروش ما هم اومده از طريق Mechanical Turk به ده هزار نفر، گوسفندی 2 سنت داده تا براش عکس گوسفندی که به سمت چپ نگاه می کنه بکشند ...

(در ترجمه درست متوجه نشدم به ده هزار نفر، گوسفندی 2 سنت داده ، يا به ده هزار گوسفند، نفری 2 سنت … ;-)


29
تیر
1385



 
"When I was born I was so surprised I didn't talk for a year and a half"

- Gracie Allen


27
تیر
1385



 

10 شب بود ... از سر کار بر می گشتم ... تو اون گرمای وحشتناک دوبی، يک ساعتی تو بالکن منتظرم بود ... با ديدن ماشين بالا و پايين می پريد ...

دو سه شب بردمش تو حياط gym و استخر و بسکتبال ... شب اول دقيقا چهار بار در جاهای مختلف پرسيد: "آقای سل، فردا شب هم مياييم؟" هر چهار بار گفتم "آره دايی حتما مياييم ..."

ديشب که اومدم خونه، رفته بودند ... نوشته ای با آهنربا به يخچال زده بود: "آقای سل، من منتظرت هستم ايرون. وقتی اومدی بريم استخر، جيم، بسکت. اومدی باهم بريم بترکونيم." ...

...

مهاجرت ، به اينجاهاش که می رسه ، احمقانه ترين تصميم دنياست ...


23
تیر
1385



 

سردرد داشتم، مهمون دارم (به عنوان آخرين گروه تا وقتی خونه به اين کوچيکی دارم)، آلمانم حذف شد (حقش بود البته انگار)، کارم وحشتناک زياد بود؛ AMEInfo را هم 24 ميليون دلار خريدند ...


15
تیر
1385



© 2001 - 2010