تبدیل صد غول به صدها هزار بچه غول (رکود وبلاگستان؟! ۴)
اگر وبلاگستان نه به صورت کمی ( ۱ و ۲ ) و نه به صورت کیفی (در مقیاس جمعی و aggregated) دچار رکود نیست، چرا احساسمون چیز دیگهای میگه؟ چرا وبلاگهایی با آپدیت هر روزه کمتر دیده میشوند؟ مشکل کجاست؟
 اتفاقی که افتاده به نظر من اینه: با گسترش تعداد تولیدکننده در هر رسانهای، از تعداد غولهای اون رسانه کاسته میشه اما میلیونها بچه غول به وجود میاد. وقتی تنوع برنامه تلویزیونی کم باشه، همه راس ساعت ۱۰ شب منتظر تنها برنامه خوب اون شب هستند و اون برنامه غول برنامهها به شمار میره و میلیونها نفر در موردش صحبت میکنند. اما وقتی صدها کانال تلویزیونی وجود داشته باشه، تعداد غول های برنامهها هم کمتر میشه و عوضش هزاران برنامه بچه غول ساخته می شه. (به همین ترتیب در کتاب و فیلم و خبر و هر نوع مدیای دیگه). این نظریه که long tail نامیده میشه اساس و پایه خیلی از اتفاقات و بیزنسهای مهم آنلاین به شمار میره و پنج سال پیش همین جا در موردش نوشتیم. (hit و long tail این نظریه را، اینجا ما بدون هیچ ارزشگزاری خاصی غول و بچه غول اسم گذاری میکنیم)
اتفاقی که افتاده به نظر من اینه: با گسترش تعداد تولیدکننده در هر رسانهای، از تعداد غولهای اون رسانه کاسته میشه اما میلیونها بچه غول به وجود میاد. وقتی تنوع برنامه تلویزیونی کم باشه، همه راس ساعت ۱۰ شب منتظر تنها برنامه خوب اون شب هستند و اون برنامه غول برنامهها به شمار میره و میلیونها نفر در موردش صحبت میکنند. اما وقتی صدها کانال تلویزیونی وجود داشته باشه، تعداد غول های برنامهها هم کمتر میشه و عوضش هزاران برنامه بچه غول ساخته می شه. (به همین ترتیب در کتاب و فیلم و خبر و هر نوع مدیای دیگه). این نظریه که long tail نامیده میشه اساس و پایه خیلی از اتفاقات و بیزنسهای مهم آنلاین به شمار میره و پنج سال پیش همین جا در موردش نوشتیم. (hit و long tail این نظریه را، اینجا ما بدون هیچ ارزشگزاری خاصی غول و بچه غول اسم گذاری میکنیم)
حالا همین اتفاق در مورد وبلاگستان فارسی افتاده. تعریف یک پزشک یکی از دوستان خوبمون از وبلاگستان غیر راکد اینه: « من وبلاگستانی را پویا و پررونق میدانم که در آن هر از چندگاه وبلاگی متفاوت با نویسندهای نکتهدان متولد شود که نگاهها را متوجه خود کند، میزان تولید محتوای آن بسیار بیشتر از حال حاضر باشد، بتواند عمده اخبار علمی و سیاسی و فرهنگی و هنری دنیا را پوشش ویژه بدهد، کپیکار نباشد، از لحاظ بازدید و اقتصادی وضعیت رضایتبخشی داشته باشد و بتوان در لابلای نوشتههای آن تحلیلهای عمقی و زوایای دید متفاوت را مشاهده کرد». 
این دقیقا تعریفی است از یک وبلاگ غول! درسته که چنین وبلاگی، کم و بیش به همون ده دلیلی که دوستمون اشاره کرده دیگه وجود نخواهد داشت، اما بیایید قبول کنیم ما هر شب بعد از بستن گوگل ریدر خودمون احساس میکنیم دقیقا همین نیازمون برآورده شده: نوشتههایی پویا، مکانی پررونق، متفاوت، نویسندگان نکتهدان، میزان تولید محتوای بالا،  پوشش عمده اخبار علمی و سیاسی و فرهنگی و هنری دنیا و در لابلای اونها تحلیلهای عمقی و زوایای دید متفاوت. (و البته همراه با جوک و مینیمال و غیره). بنابراین درسته که غولهایی که بتونند همه نیاز ما را در یک یا چند وبلاگ پوشش دهند دیگه وجود ندارند و دچار رکود شدهاند، اما با استفاده از aggregator های خوب مثل گوگل ریدر هنوز میشه رونق شدیدی را که همین الان در وبلاگستان فارسی، آماری و کمی و کیفی وجود داره بهتر احساس و تجربه کرد.
در زمان افول غولها و قدرت بچه غولها، تجمیع کنندهها و aggregator ها میتونند بهترین تجربه را از long tail برای ما فراهم کنند و به سود و ترافیک سرشاری برسند. (Google Adwords ، Apple App Store و .... ). حرکتهای خوبی مثل likekhor شروع خیلی خوبی برای این تجمیع در وبلاگهای فارسی بوده. شاید اگر همین الان یک بالاترین هم برای صدها هزار وبلاگ فارسی وجود داشت بهتر میشد این رونق بینظیری را که در مجموعه صدها هزار وبلاگ فارسی (و نه تک تک وبلاگها) وجود داره، بهتر دید.
از قبل:
رکود وبلاگستان؟! ۱
رکود وبلاگستان؟! ۲
رکود وبلاگستان؟! ۳






