- قاطی ام. تمام چيزهايی که را که 2-3 سال قايم کرده بودم، در يک هفته جلو چشمم می ديدم.
- بهتر. حالا بايد اين وضعيتت را عوض کنی. You are living half of your life ...
جمله آخرش تير خلاص بود. می تونستم بگم آخه خودم اينجوری خواستم: چون فکر می کنم بهتره نيمی از زندگی را درست زندگی کنی و بهترين باشی تا اينکه همه اش را زندگی کنی و متوسط باشی ...
... اما فکر اون نيمه های دوم ولم نمی کنه ...
قاطی ام ...