- 30
 - دوبی
 - شريف ، مهندسی کامپيوتر
 -مدیا سیتی دوبی
  


 
 
Hosted and Developed by



Stats provided by
        
 

  • اين وبلاگ به يک مرمت اساسی احتياج داره ... اصلا اثری از "سلمان" توش نيست ... کيه؟ چي کاره است؟ چی کارا می کنه؟ ... چند روزی بود دنبال يک فرصت مناسب می گشتم که مفصل در مورد اينها بنويسم اما وقت نمی شد ... به هر حال آروم آروم شروع می کنيم ... اينجا آروم آروم خراب شده ، آروم آروم هم بايد درست بشه ... ... ...

  • از کنسرتهای ايرانی دوبی در اين روزها به لطف اين کانالهای جلف با خبر هستيد ... اما همونجور که من داد می زنم که بگم همه دوبی اون جواد بازيهای ايرانيش نيست ، همه کنسرتهای دوبی هم اين کنسرتهای ايرانيش نيست ... بعضی از کنسرتهای چند وقت اخير:

    Chris Du Burgh دوبی 2 مارس (خدا بود!)
    Bryan Adams دوبی 14 مارس (نرفتم)
    Bob Geldof دوبی 12 آوريل (نمی رم)
    Robbie Williams دوبی 14 آوريل (بليط هاش 2 ساعته تموم شد)
    Jennifer Lopez دوبی 27 آوريل (نمی دونم برم يا نه)


  • 3
    فروردین
    1385



     

    امسال برای دومين سال متوالی ، چند خبرگزاری و چندين روزنامه و تعداد بسياری وب سايت و تعداد فراوانی وبلاگ و انبوهی ايميل فرواردی بسيج شده اند تا ما يک بار ديگه نوروز عزيزمان را برای 24 ساعت در لوگو گوگل ببينيم و به گفته سايت پيش قدم در اين زمينه، "حرمت جهانی و اقتدار برباد رفته ايرانی" را برای 24 ساعت کسب کنيم و حالش را ببريم ...

    اينکه اين همه آدم به دنبال کسب اين "حرمت و اقتدار بر باد رفته" ما هستند ، لابد نيازش واقعا احساس می شه ... اما اگه واقعا حوصله اين همه پيگيری و اکتيويست بازی را داريم ، چرا حتی يک نفر هم نيست که جلو بيفته و پتيشنی ، طوماری ، چيزی درست کنه و بگه "جناب آقای گوگل: متاسفانه اسکريپت نوشتاری زبان فارسی ما در حروف "ک" و "ی" مشکلاتی با زبان عربی داره و مثلا ما اگه بخواهيم حتی دنبال اسم کشورمون "ايران" (با يا بدون اقتدار و حرمت) در گوگل بگرديم ، بايد دو جور جستجو کنيم. اگه ممکنه اين مساله را در الگوريتمتون جوری لحاظ کنيد که ما به جز 21 مارس که به دليل ازدياد اقتدار و حرمت وقت برای کار ديگه ای نداريم ، حداقل بتونيم در بقيه 364 روز سال درست جستجو کنيم ..."

    ... کسی هست جلو بيفته يا چون تاريخی زير آب نمی ره و حرمت و اقتداری بازگردانده نمی شه پيگيريش صفايی نداره؟ ...


    22
    اسفند
    1384



     


    "Some 80 new apartment towers--each from 30 to 60 stories--are rising right now in the new Dubai. It's as though all of downtown Manhattan were being built in a single year."
    -- David Andelman ، فوريه 2006 ، Forbes


    21
    اسفند
    1384



     

    يک آيپاد مشکی ... نه برای شنيدن موزيک ، بلکه بيشتر برای شنيدن اين پادکست مادکستها در حال قدم زدن روی treadmil. چپ چپ نگاه کردن همسايه ها به کنار، خوندن اکونوميست روی treadmill چشم را ضعيف می کنه! ...

    هر چی فکر کردم احساس کردم خريد آيپاد از خريد ماشين لباسشويی می تونه مفيد تر باشه ... هر چی باشه شنيدن آيپاد می تونه به لباس شستن با دست کمک کنه ... اما لباسشويی نمی تونه پادکست پخش کنه ...


    20
    اسفند
    1384



     

    ... عليرضا ببين چی پيدا کردم !!! ...

    اين آقاهه خداست ... اسمش هست Guy Kawasaki ... يکی از اولينهای Apple و خداهای Venture Capital و کارآفرينی اينها ... (راستی اينها که entrepreneurship را کارآفرينی ترجمه کرده اند و شب و روز راجع بهش حرف می زنند ، Venture Capital را هم ترجمه کرده اند؟ ... می دونند کارآفرينی بدون VC اصلا وجود نداره؟) ... ولش کن ... چی می گفتم؟ .. آها .. اين Kawasaki اونوقت يک وبلاگ خدا داره و توش از همين چيزها می نویسه ... وقت کردی بخونش ...

    فقط چون رسيده بودم به اين توصيه هاش و ياد شريف رفتن و شش سال طولش دادن خودمون افتادم ، گفتم برای تو هم بنويسم ... حداقل تا اون جاش را ما درست رفته بوديم! ...

    "... You are going to work the rest of your lives, so don't be in a rush to start. Stretch out your college education. Now is the time to suck life into your lungs-before you have a mortgage, kids, and car payments ... Your goal should be to extend college to at least six years. ... Delay, as long as possible, the inevitable entry into the workplace and a lifetime of servitude to bozos who know less than you do, but who make more money ...." (Source)


    18
    اسفند
    1384



     

    جناب سلمان؟ ... آخه چرا انقدر از کلمات انگليسی در وبلاگت استفاده می کنی؟ آخه چرا می نويسی Best Practice؟ ... چرا می نويسی Localization؟ ... چرا از زبان شيرين فارسی استفاده نمی کنی؟ ...

    ... بله ... بله ... استدلالهای اديبان را در مورد ضرورت حفظ زبان فارسی شنيده ايم. همون طور که مثلا نگرانيهای يک عضو انجمن راه آهن در مورد گسترش سفرهای هوايی قابل درک هست ، نگرانيهای اين دوستان را هم می تونيم درک کنيم. اما در هر دو مورد شايد بشه با نگاهی از بالاتر به کل ماجرا نگاه کرد و تحول در زبان و سفر را منفی يا مثبت ارزيابی کرد ...

    راستش را بخواهی من با هر استدلالی که به ماجرا نگاه می کنم هيچ دليلی برای جلوگيری از گسترش يک زبان به صورت طبيعی در اثر مواجهه با زبانهای ديگه نمی بينم. مرور "وضع موجود" نگرانی خاصی را نشون نمی ده (وبلاگ ، واژه ای از زبان ما نيست. اما دليلی نمی بينيم که زبان فارسی بعد از اضافه شدن واژه وبلاگ از قبل ضعيفتر و بی خاصيت تر شده باشه) .... مرور "تجربه ديگران" نشون می ده ورود واژگان بيگانه به زبان اونها ، موفقيتشون را در برقراری ارتباط با ديگران بيشتر و در نتيجه رشد اونها را سريعتر کرده (لبنانی های با زبان مخلوط انگليسی – عربی- فرانسوی) ... مرور "تاريخ" هم نگرانی خاصی را از روند رشد زبان فارسی در اثر همنشينی با ساير زبانها نشون نمی ده ( زبانی که امروز در مورد رشدش نگران هستيم به زيبايی و در طول قرنها واژگان مغول و عرب را در خودش پذيرا بوده و زيبا باقی مونده) ...

    البته يک استدلال از طرف اديبان را می شه در اين زمينه جدی گرفت: ... وارد شدن کلمات بيگانه به زبان ، ارتباط ما را با "گذشته" دچار مشکل می کنه. (همون طور که ارتباط ما با ادبيات دوران هوخشتره دچار مشکل شده) ... استدلال کاملا به جايی است. اما باز با همون نگاه از بالا و به شخصه ترجيح می دهم زبانی که فرزندم در آينده با اون صحبت می کنه ، در برقراری ارتباط با "گذشته" مشکل داشته باشه ، اما در برقراری ارتباط با "حال" مشکلی نداشته باشه ...



    بچه ها ... صورت مساله جامعه ما ، تا مدتهای طولانی ، قراره "زبان" باشه ... مهمترين برنامه طنز مملکتمون در اين سالها يک بازی زبانی بوده ... شديدترين دعواهای وبلاگی اين سالها بر سر مساله زبان پيش اومده ... رو دروايسی در پذيرش "زبان محاوره ای" و "زبان انگليسی" هم داره ما را سالها به عقب می بره. (هر چند حتی اخبار تلويزيون رسمی ايران هم اين باگ را متوجه شده و محاوره ای تر صحبت می کنه و با انگليسی راحتتر برخورد می کنه) ... در بين همه اين صحبتها فقط می شه گفت شايد حضور گروههای اجتماعی ديگه در کنار اديبان در اين بحثها بتونه راه حل بهتری را پيش رو بگذاره ...


    ... و البته در کنار همه اين بحثها ، "زبان" بدون توجه به توصيه ها رشد طبيعی خودش را ادامه خواهد داد... مطمئن باشيد ورود واژگان عربی به فارسی هم با همين بحثها همراه بوده ... اما شک نکنيد: ... در هر رشد زبانی ، "الا يا ايها الساقی" ها به زيبايی در کنار "که عشق آسان نمود اول" ها قرار می گيرند و تا قرنها همه ما از اين رشد لذت خواهيم برد ...

    شک نکنيد ...


    11
    اسفند
    1384



    © 2001 - 2010