مانیفست «پایان امید. آغاز گذران»
------
ما از کلمه امید بیزاریم.
مطلقا امید به هیچ چیزی و هیچ حرکتی نداریم. هیچ امیدی به اصلاح، مذاکره، براندازی، انقلاب، صلح، شورش، ارزانی، تحریم. هیچی.
هیچ امیدی.
به هیچ چیزی.
به هیچ حرکتی.
------
ما هم بیرون ایران هستیم. هم درون ایران هستیم. هم به ایران برگشتهایم. هم داریم از ایران میرویم. همه جور آدمی هستیم.
ما بیرون ایران هستیم. مهاجرت کردهایم. خیر سرمان. ولی دائما با اخبار ایران شب و روز میگذرانیم. امید داشتیم و دیگر نداریم. اما باید از لحاظ روحی سالم بمانیم.
ما به ایران برگشتهایم. شرق و غرب دیدهایم. در ایران کاری راه انداختهایم. مشکلات اینجا و آنجا را میدانیم. امید داشتیم و دیگر نداریم. اما باید از لحاظ روحی سالم بمانیم.
ما در فکر مهاجرت هستیم. شاید مهاجرت کنیم. شاید هم نکنیم. از مهاجرت ترسی نداریم. میدونیم هم به خودمون کمک میکنه هم به جامعه. چه برگردیم و چه برنگردیم و از دور کمک کنیم. اما باید از لحاظ روحی سالم بمانیم.
ما در ایران هستیم. نه مهاجرتی کردهایم و نه مهاجرتی خواهیم کرد. ماندگاریم و باید از لحاظ روحی سالم بمانیم.
ما در ایران خانواده و فرزند و پدر و مادری داریم که باید سالم بمانند. امید داشتند و دیگر ندارند. اما باید از لحاظ روحی سالم بمانند.
-----
ما مطلقا امید به هیچی و هیچ حرکتی نداریم. از این به بعد فقط به دنبال «گذران» هستیم.
-----
ما از سیاست سر درنمیاوریم. یعنی قبلا سر در میاوردیم. خودمان روحانی و خاتمی و این و اون را آوردیم. اما اخیرا سر در نمیاوریم. روحانی و اصلاحطلبان را درک نمیکنیم. اون بقیه را که اصلا درک نمیکنیم. ولی مهم نیست. فعلا میخواهیم زندگی کنیم. لطفا دور و بر ما از کلماتی مانند اصلاح، مذاکره، براندازی، انقلاب، صلح، شورش و تحریم استفاده نکنید. کسانی که در اون مسیرها تلاش میکنند را درک میکنیم ولی کمکی نمیتوانیم بکنیم.
اتفاقا مردم را درک میکنیم. اونهایی که طلا میخرند و دستمال کاغذی. اونها هم امیدی ندارند و میخواهند سالم بمانند. اونها هم به دنبال گذرانند. اما گذران ما گذرانی «اخلاقی و سالم» است و گذران اونها گذرانی «غیراخلاقی و ناسالم». درک میکنیم و باهاشون حرف میزنیم.
-----
اما گذران یعنی چه؟ بعضی متفکرین معتقدند اصولا به جز نیازهای اولیه و غرایز فیزیولوژیک، در بقیه موارد هر کاری میکنیم، کارکرد اصلی و بنیادین آن «گذران وقت» است.
اصولا چرا در زندگی تلاش میکنیم؟ احتمالا برای پول، برای شهرت و محبوبیت، برای خدمت به جامعه، برای خلاقیت، برای مسوولیت اجتماعی، برای رسالت، برای حس مفید بودن. حالا اگر بگویند تلاش نکن و هدفی که میخواهی (پول و شهرت و ...) برآورده شده. احتمالا میگوییم پس من از فردا صبح چه کار کنم؟ روزم را چطور شب کنم؟ در دل همه اون اهداف زیبا، «گذران غافلانه وقت» است که پنهان شده. [مرتضی مردیها مجله اندیشه پویا شماره ۱۴ صفحه ۱۲۹]
یعنی در شرایط کاملا عادی، حتی وقتی که امید داریم و در زندگی کارهای ظاهرا مهمی میکنیم، در نهایت هدف اصلی زندگی «گذران» است. چه برسد به الان که با این اوضاع اقتصادی، با دو برابر تلاش، سرمایهای با ارزش نصف روز قبل به دست میاوریم. بنابراین در شرایط حاضر اگر به هر چیز به جز «گذران» فکر کنیم دیوانه خواهیم شد.
-----
ما مطلقا امید به هیچی و هیچ حرکتی نداریم. اما هر کاری میکنیم تا «گذران خودمان» را از لحاظ روحی سالمتر کنه. تاریخ میخونیم. وضعیت بقیه کشورها را میخونیم. سفر میکنیم. هر چند به جای مدیترانه به خزر. آشپزی میکنیم. میخندیم. میخوریم. مینوشیم.
ما مطلقا امید به هیچی و هیچ حرکتی نداریم. اما هر کاری میکنیم تا «گذران اطرافیانمون» را از لحاظ روحی سالمتر کنه. برای بیماران و دوستان دارو تهیه میکنیم. تاریخ میخونیم. از وضعیت کشورهای دیگه تعریف میکنیم. بازی میکنیم. کری میخوانیم. میخندیم. میخندانیم. میخوریم. مینوشیم.
خداحافظ «امید».
سلام «گذران».
گذران اخلاقی و سالم خودمون.
کمک به گذران اخلاقی و سالم اطرافیانمون.
------