- 30
 - دوبی
 - شريف ، مهندسی کامپيوتر
 -مدیا سیتی دوبی
  


 
 
Hosted and Developed by



Stats provided by
        
 

هاله نور اوباما (منبع)


30
بهمن
1387



 

چرا از خاتمی، بالاترین، مهاجرت، و هر چیزی که به هویت تو مربوط باشد نخواهم نوشت

خاتمی هویت توست. به خاطر کوی دانشگاه و بسته شدن روزنامه ها از او زده شده ای و هویت تو «ضد خاتمی بودن» است. به خاطر روزهای خوب دوم خرداد و جشن یلدا به او علاقه داری و هویت تو «طرفدار خاتمی بودن» است. خاتمی «هویت» توست. ما نمی توانیم با هم در مورد چیزی که هویت توست بحث کنیم. از خاتمی و سیاست نخواهم نوشت.

بالاترین هویت توست. هزاران امتیاز و مثبت و لینک داغ داری و هویت تو «طرفدار بالاترین بودن» است. لینکهایت مناسبتی تلقی می شوند یا به صفحه اول نمی آیی. هویت تو «ضد بالاترین بودن» است. بالاترین «هویت» توست. ما نمی توانیم با هم در مورد چیزی که هویت توست بحث کنیم. از بالاترین عزیز نخواهم نوشت.

داشتن عقیده ای شدید در مورد امارات و اعراب هویت توست. از شنیدن افسانه های لخت کردن ملت در فرودگاه عصبانی هستی و هویت تو «ضد امارات و اعراب بودن» است. از زندگی در آنجا راضی هستی و پولی به هم زده ای و سالها آنجا زندگی کرده ای. هویت تو «طرفدار امارات و اعراب بودن» است. داشتن عقیده ای شدید در مورد امارات و اعراب «هویت» توست. ما نمی توانیم با هم در مورد چیزی که هویت توست بحث کنیم. از امارات و اعراب نخواهم نوشت.

طرفداری یا مخالفت با اقتصاد بازار هویت توست. با مخالفان اقتصاد بازار رفت و آمد می کنی و مجله منتشر می کنی. هویت تو «مخالفت با اقتصاد بازار» است. سالها به طرفداری از اقتصاد بازار مقاله نوشته ای و کنفرانس رفته ای. هویت تو«طرفداری از اقتصاد بازار» است. داشتن عقیده ای شدید در مورد اقتصاد بازار «هویت» توست. ما نمی توانیم با هم در مورد چیزی که هویت توست بحث کنیم. از بازار آزاد نخواهم نوشت.

مهاجرت هویت توست. سالهاست مهاجرت کرده ای و نمی توانی به وطن برگردی. هویت تو «دوری از وطن و نوستالژی مهاجرت» است. به هر دلیل قادر یا مایل به مهاجرت نیستی و مهاجران را فرار کرده و برج عاج نشین می دانی. هویت تو «مخالفت با مهاجرت» است. داشتن عقیده ای شدید در مورد مهاجرت «هویت» توست. ما نمی توانیم در مورد چیزی که هویت توست بحث کنیم. از مهاجرت نخواهم نوشت.

....

هویت (identity) قدمتی به اندازه تاریخ دارد. دین، سیاست و ملیت توانایی این را دارند که به هویت تبدیل شده و توانایی تفکر را سلب کنند. اما ما علاوه بر دین و سیاست و ملیت، بالاترین و برنامه نود و روابط خارجی و وردپرس فارسی و هر چیزی را که دم دست داریم به هویت تبدیل می کنیم‌ و فکر و بحث و استدلال را از صحنه بیرون می کنیم.


سروش می گه: اینک اسلام به شکل یک هویت درآمده است. هویت چیز خوبی است، اما اگر همه چیز در آن خلاصه شود، جایی برای بحث باقی نمی ماند. البته باید بگویم خود پیامبر اسلام به موضوع هویت بخشی به مسلمانان توجه داشت. .... احکام ذکر شده، هیچ یک محتوای معرفتی ندارد و اولا و بالذات مربوط به هویت مسلمانان است و تا اینجای کار عیبی ندارد. اما مشکل ازآنجا آغاز می شود که دغدغه هویت بر دغدغه حقیقت غلبه پیدا می کند. در صورت تحقق چنین امری، وضع خطرناک می شود.

پال گراهام می گه:
I think what religion and politics have in common is that they become part of people's identity, and people can never have a fruitful argument about something that's part of their identity. By definition they're partisan.

....

دو سه تا چیز دیگه برای بحث کردن داریم. اونها را هم به بخشی از هویت ات تبدیل کنی در مورد آنها هم نخواهیم نوشت.


21
بهمن
1387



© 2001 - 2010