- 30
 - دوبی
 - شريف ، مهندسی کامپيوتر
 -مدیا سیتی دوبی
  


 
 
Hosted and Developed by



Stats provided by
        
 

جيغ دخترک و التماس پسرک (عنوان قبلی: اين يک بازی يلدا نيست)

هزار روز گذشته. بالاخره احساس می کنم جا افتاده ام. بالاخره می دونم کجا هستم و بالاخره می دونم کجا دارم می رم. شايد باور نکنی، اما بعد از هزار روز زندگی در يک شهر ساحلی بالاخره اونقدر احساس آرامش می کردم که برای اولين بار يک بعد از ظهر را در کنار دريا سپری کنم.

برگشت به خانه، شنيدن جيغهای دخترک ، ديدن التماس پسرک. دوباره نابود می شم. هزار روز گذشته. می دونم کجا هستم و می دونم کجا دارم می رم، اما نگرانی هميشگی دوباره بر می گرده: يادم هست از کجا اومدم؟

جيغ دخترک در ذهنم به پايان نمی رسه... سايتها و وبلاگها را زير و رو می کنم. ايميل می زنم و می پرسم تو هنوز بد حجابی؟ می گه آره. می گم کارت سوختت را گرفتی؟ می گه آره باز به دغدغه های ما گير دادی؟ سايت خوندی جوگير شدی؟ و می خنده ... اما اون يکی که اون يکی کشوره هم جوگير شده: می گه می دونی سلمان. دارم فکر می کنم آخه ما تا کی بايد به خاطر ناراحتيهای کشوری که توش به دنيا اومديم ناراحت بشيم؟ بسه ديگه! ...

بسه ديگه؟ ياد نوشته های دو سال پيش خودم می افتم: "صورت مساله خيلی بزرگه: رابطه من و تو و ايران ... دو کار بيشتر نمی تونيم بکنيم: يا باهاش زندگی و کمکش کنيم يا فراموشش کنيم ... اگه نمی تونيم فراموشش کنيم و اگه به ياد و با ديدن تيم فوتبالش ، کوهش ، اسمش و خاطره اش ، اشک در چشمامون جمع می شه بايد دو کار کنيم: بشناسيمش و کمکش کنيم" ...

کمکش کنيم؟ چه جوری؟ ... جيغ دخترک در ذهنم به پايان نمی رسه... قلم و کاغذ می آرم. هزار روز که چيزی نيست. حتما يک راهی داره:

  • "آشکارا به نفع هيچ کس نيست: نظام و دولت و مردم و قانون و امنيت و دين و غيره. هيچ کس نفعی نمی برد." جيغ دخترک بلند تر است. نوشته قوی نيست. خط می خورد.
  • "دولتی که به درست يا غلط در حال درگيری امنيتی با زنان و دانشجويان و معلمان و کارگران است، به ناگهان مردم کوچه و خيابان را به صورت مساله امنيتی تبديل نمی کند" جيغ دخترک بلند تر است. نوشته قوی نيست. خط می خورد.
  • "برای مردم پذيرش اين واقعيت دشوار به نظر می رسد که چرا در بين پنجاه و هفت کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی، حجاب تنها در ايران و چند شهر عربستان اجباری است؟" جيغ دخترک بلند تر است. نوشته قوی نيست. خط می خورد.

    ... ...

    نمی توانم چيزی بنويسم. تنها به يک چيز فکر می کنم: حادثه ها و چرخشهای بزرگ تاريخی معمولا در ذهن مردم نشانه ای تصويری دارند: مردی در برابر تانکی، طپانچه ای بر شقيقه ای، و يا حتی فقط خراشی بر چهره ای. جيغهای دخترکان و التماس پسربچه های ايران نشانه های تصويری اين روزها شده اند. نگرانی از حادثه و چرخشی بزرگ در پس اين نشانه ها نگرانی همه مخالفين و موافقين است.

    اين يک بازی يلدا نيست. اما ای کاش کسی، به وسيله ای، جيغ دخترک و التماس پسرک را دست به دست به بزرگی برساند و چاره ای بخواهد ...


  • 8
    اردیبهشت
    1386



     

    درگيريهای ذهنی مردم و وبلاگهای بی خاصيت ما .. (يک لحظه احساس کردم چه قدر مطالبی که اين زير نوشته ام پرت و پلاست ... )


    3
    اردیبهشت
    1386



     

    در امريکای سال 1985 خانمها 38 درصد فارغ التحصيلان مهندسی کامپيوتر را تشکيل می دادند اما در 2003 اين تعداد به 28 درصد رسيده. (منبع)


    3
    اردیبهشت
    1386



     

    پندار داره تعطيل می شه. اون زمانی که من و تو نبوديم و هيچ وبلاگی نبود، پندار بود و قوی بود. ای کاش راهی باشه که بمونند و قوی بمونند ...


    1
    اردیبهشت
    1386



     

    در سال 2003 امارات از آلمان پيشی گرفت و به بزرگترين کشور صادر کننده به ايران تبديل شد (عمدتا صادرات مجدد). در عرض دو سال، حجم اين صادرات دو برابر شد و در سال 2005 به 7 ميليارد دلار رسيد. (منبع EIU)


    1
    اردیبهشت
    1386



     

    بالاخره اون چيزی که مشغولش بودم تموم شد :-)


    31
    فروردین
    1386



     

    از وقتی اين عکس را ديدم يک لحظه هم فکرم ازش دور نمی شه.

    Source


    25
    فروردین
    1386



     

    نه مشغول کار شرکت نيستم. اما يک کاری را که خيلی وقت بود در ذهنم بود که انجامش بدم بالاخره داره انجام می شه ...

    راستی فيد اينجا هم بالاخره درست شد و هم از FeedBurner استفاده می شه و هم راست به چپ ماجرا درست شده.لينکش در منوی سمت چپ هست.

    اين هم از يک آپديت مختصر ... بازگشت به کار مورد اول ...


    25
    فروردین
    1386



     

    Twitter لعنتی! ... هنوز هيچی نشده دو ساعت و نيم وقت گرفت که ببينم جريانش چيه ... شک نکنيد که YouTube بعدی خودشه ... (خدا را شکر اسم کاربری salman را هم کسی نگرفته بود. فعلا بدويد و رجيستر کنيد و اسم خوب بگيريد تا ببينيم ماجرا به کجا کشيده می شه ...)


    18
    فروردین
    1386



     

    سايت Indeed.com که يک جستجوگر آگهيهای شغلی آنلاين هست و تا به حال حدود 50 ميليون آگهی شغلی را آرشيو کرده، ابزار جالبی داره به اسم Job Trends که نشون می ده يک کلمه با چه روندی در آگهيهای شغلی يک سال اخير تکرار شده. يک مثال:

    Job trends graph


    17
    فروردین
    1386



     
    Software Development Cycle

    1. Programmer produces code he believes is bug-free.

    2. Product is tested. 20 bugs are found.

    3. Programmer fixes 10 of the bugs and explains to the testing department that the other 10 aren't really bugs.

    4. Testing department finds that five of the fixes didn't work and discovers 15 new bugs.

    5. Repeat three times steps 3 and 4.

    6. Due to marketing pressure and an extremely premature product announcement based on overly-optimistic programming schedule, the product is released.

    7. Users find 137 new bugs.

    8. Original programmer, having cashed his royalty check, is nowhere to be found.

    9. Newly-assembled programming team fixes almost all of the 137 bugs, but introduce 456 new ones.

    10. Original programmer sends underpaid testing department a postcard from Fiji. Entire testing department quits.

    11. Company is bought in a hostile takeover by competitor using profits from their latest release, which had 783 bugs.

    12. New CEO is brought in by board of directors. He hires a programmer to redo program from scratch.

    13. Programmer produces code he believes is bug-free...


    17
    فروردین
    1386



     

    دارم از کار می ميرم. دو سه روز ديگه اينجا هنوز سوت و کور خواهد بود ...


    13
    فروردین
    1386



    © 2001 - 2010