|
|
|
[
Feb 18, 2004 ] [ Bahman 29, 1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
اونهايي كه در شركتهاي درست حسابي خارجي
كار كرده اند ( كه من را هنوز شامل نمي شه ) احتمالا با مفاد سفت و سخت قراردهاي
كاري آشنا هستند. يكي از بندهاي اين تيپ قراردادها كه براي من جالب بود اينه:
حق هرگونه فعاليت ‚ فكر ‚ اختراع يا هر چيز ديگري كه شما حتي در
زمانهاي غير كاري انجام بديد به شركتي كه توش كار مي كنيد تعلق داره ... يعني
اگه مثلا شما برنامه نويس يك شركت هستيد ‚ اما شب مشغول كار كردن بر روي
يك پروژه شخصي هستيد ‚ كليه حقوق مادي و معنوي اون نرم افزار شبانه به
شركتي تعلق داره كه شما در اون كار مي كنيد! اين بحث جالب را در سايت Slashdot
دنبال كنيد و تجربه كلي آدم در اين زمينه را مرور كنيد ...
... اما به لطف اينترنت ‚ راه اندازي يك Small Business ‚ يك سايت
e-commerce يا يك پروژه نرم افزاري به كاري ساده و اغوا كننده تبديل شده و همين
امر رابطه شركتها با كارمندانشون را براي گرفتن اون تعهد با مشكل روبرو كرده
... اما يك شركت پيشرو مثل Google حتي براي اين مشكل هم راه حل جالب خودش را
داره: برنامه نويسان گوگل مي توانند 20 درصد زمان كاري را كه در شركت سپري مي
كنند به انجام پروژه هاي شخصي اما در چارچوب اهداف گوگل مشغول باشند ... پروژه
عظيم news.google پروژه شخصي مهندس هندي گوگل Krishna Bharat بوده ... Froogle
هم از يك پروژه شخصي شروع شده ... حتي آخرين پروژه گوگل orkut.com كه يك سايت
از تيپ سايتهاي Social Networking است به اسم برنامه نويسي كه روي اون كار كرده
(Orkut Buyukkokten) نامگذاري شده است ... Google Rocks ! ... (منابع:
1 و 2)
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Feb
17, 2004 ] [ Bahman 28, 1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
« ... چم شده؟ ... »
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Feb
14, 2004 ] [ Bahman 25, 1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
« چرا اشك آلود؟ ...
... اسمش روز دوستيها و دوست داشتنهاست ... به قديمها ‚ اون موقع ها
كه به خيال خودت مهم شده بودي فكر مي كني ... همه در اين جور مواقع زمين و زمان
و فك و فاميل را به ياد مي آورند ... اما تو فقط از دو دوست ياد مي كني ... يك
پسر و يك دختر ... با يكي مهمترين لحظه هاي عاقلانه زندگيت را سپري كردي و با
ديگري عاشقانه ترين ها را .. با يكي جالبترين و بلند ترين سفرهاي زندگيت را
رفتي و با ديگري قشنگترين و كوتاهترين ها را ... با يكي شبهاي طولاني كار و
درس و زندگي را مرور كردي و با ديگري از سپيده دم صبح لحظات قشنگ زندگي را مزه
مزه كردي ... با هر دو شون شادترين و غمگين ترين لحظات زندگيت را شريك بودي ...
از هر دوشون چيزهاي زيادي ياد گرفتي ... ... ازشون كمك گرفتي ... ...براشون گريه كردي
... اذيت شون گردي ... ... ... و حالا فقط يك سال و خورده اي بعد از اون نوشته
‚ از هر دوي اونها در اثر حادثه هايي طبيعي دور شدي ...
زندگي اونقدرها هم كه مي گن چيز جالبي نيست ... »
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
[ Feb 12,
2004 ] [ Bahman 23, 1382 ] |
|
|
|
|
|
|
|
|
« منو ببخشيد ... اصلا از نظر
روحي روزهاي خوبي نداشتم ... خيلي ايميل محبت آميز ازتون دارم ... به تدريج
به همشون جواب مي دم ... باز هم مرسي از همه چيز ... »
« ... پياده رويهاي توچال و 5
و 5- و 6 و 6- ها براي اولين بار اشك آلود بودند ...»
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|